loading...
خاطرات من و خاطرات کامپیوتری ِمن !
زهرا سلطانیان بازدید : 2 یکشنبه 22 اردیبهشت 1392 نظرات (0)

بهلول و شرابخواری هارون روزی بهلول بر هارون وارد شد.

خلیفه مشغول صرف شراب بود و خواست خود را از خوردن حرامتبرئه نماید . بدین لحاظ از بهلول سوال نمود :اگر کسی انگور خورد حرام است؟

بهلول جواب داد نه . خلیفه گفت :بعد از خوردن انگور آب هم بالای آن خورد چه طور است؟

بهلول جواب داد :اشکالی ندارد . باز خلیفه گفت بعد از خوردن انگور و آب مدتی هم در آفتاب نشیند؟

بهلول گفت: بازهم اشکالی ندارد. خلیفه گفت:پس چطور همین انگور و آب را اگر مدتی در آفتاب گذارند حرام است؟

بهلول جواب داد اگر قدری خاک بر سر انسان ریزند آیا به او صدمه می رساند ؟ خلیفه جواب داد :نه .

بهلول گفت :بعد از آن هم مقداری آب بر سر انسان ریزند صدمه می رساند؟ خلیفه جواب داد :نه . بهلول گفت :اگر همین آب و خاک را به هم مخلوط نمایند و از آن خشتی بسازند و به سر انسان بزنند صدمه می رسد یا نه؟

خلیفه : البته سر انسان می شکند .

بهلول گفت چنانکه از ترکیب آب و خاک سر آدم می شکند و به او صدمه می رسد ، از ترکیب آب وانگور هم متاعی بدست می آید که از خوردن آن صدمه های فراوان به انسان وارد می آید و خورنده آن حد لازم دارد.

خلیفه از جواب بهلول متحیر و دستور داد تا بساط شراب را بردارند .


ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 9
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 5
  • آی پی دیروز : 20
  • بازدید امروز : 7
  • باردید دیروز : 10
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 17
  • بازدید ماه : 17
  • بازدید سال : 32
  • بازدید کلی : 129